بهترین فیلم های ایرانی با کیفیت بالا

فیلم مطرب به نویسندگی, تهیه کنندگی و کارگردانی مصطفی کیایی محصول 1397 که از هفته گذشته در سینماهای سراسر کشور اکران شده است, این فیلم هفتمین اثر این کارگردان محسوب می شود که همانند شش اثر گذشته فیلمنامه های آن را هم خودش به نگارش در آورده است .

سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر | مرتضی کوه مسکن: مصطفی کیایی کارگردانی که در کارنامه کاری خود فیلم های خوبی همچون خط ویژه , بارکد, چهار راه استامبول و ... را دارد, در آخرین فیلم خود کاری به شدت سخیف همانند فیلم های فارسی و کاباره ای سینمای پیش از انقلاب را تولید کرده است.

مصطفی کیایی در فیلم "مطرب» تمامی شاخصه های اینکه فیلمش را فیلمی مبتذل در نظر بگیریم در خود گنجانده است و موقعیت های کمدی فیلم نیز اغلب شامل شوخی های جنسی است که به سختی می تواند در سالن سینما خنده را برلب های تماشاگرانش بنشاند, اما استفاده از ترکیب بازیگرانی خوب, در کنار سوژه جذاب و نزدیکی گریم نقش پرویز پرستویی (ابراهیم خوش سینه) به خواننده لس آنجلسی ابراهیم حامدی (ابی) و حواشی که این اواخر درباره توقیف فیلم مطرح شده بود می تواند این فیلم را به فیلمی گیشه ای و پر مخاطب بدل کند.

کیایی که کارش را با دستیار کارگردانی آغاز کرده بود, با ساخت فیلم هایی نظیر بارکد, چهار راه استامبول, خط ویژه, ضد گلوله, عصر یخبندان و ... نام خود را به عنوان یک کارگردان خوش ساخت بر سر زبان ها انداخت و نام وی در مقام کارگردان و نویسنده فیلم مطرب قبل از تماشای این فیلم توقع مخاطب را بوای یخ فیلم خوش

مصطفی کیایی همانند شش کار قبلی خود نگارش فیلمنامه را نیز خودش بر عهده دارد, اما بر عکس کارهای قبلی در این فیلم اثری از آن انسجام و خط پی رنگ داستان وجود ندارد و مخاطب با یک فیلمنامه و قصه بی نهایت شلخته که کارگردانش می خواهد در یک سوم پایانی فیلم ، تمامی حرف های خود را چه توسط دیالوگ های گل درشت چه توسط راوی بزند ، مواجه میش

کیایی در اولین فیلم بلند خود یعنی فیلم «بعد از ظهر سگی سگی" نشان داده بود که همانقدر می تواند کارگردان خوب و پخته ای باشد که نامزد و برنده سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شود همانقدر هم می تواند کارگردان سطحی نگر و مبتدی باشد.

ساخت فیلم به بهانه گردش در ترکیه

گویا در این فیلم مصطفی کیایی تصمیم داشته مدتی به همراه خانواده خود در ترکیه به تفریح ​​بپردازد, حالا با خود تصمیم گرفته در همین حین فیلمی را نیز جلوی دوربین ببرد و یک تیم عظیم را بی هیچ دلیلی با هزینه زیادی در ترکیه چرخانده و نتیجهاش فیلم «مطرب» شده است و علیرغم میل باطنی کارگردان که می خواسته یک فیلم کمدی موزیکال بسازد ، نه اثری اوو کمده موو

خطر اسپویل داستان
ابراهیم خوش سینه با بازی پرویز پرستویی یک خواننده کوچه بازاری است که در بحبوحهی انقلاب شروع به کار میکند و با آغاز انقلاب فرصتی برای مطرح شدن پیدا نمیکند و راهی زندان میشود, پس از آزادی از زندان همواره در آرزوی خوانندگی میسوزد ولی به دلایل مختلف موفق به این کار نمیشود و پسرش فواد با بازی محسن کیایی طلب زیادی بالا میآورد و به خارج از کشور فرار میکند و در آنجا خواننده سبک رپ میشود , ابراهیم به همراه دخترش زیبا با بازی الناز شاکردوست و نوازندهاش ماشالله با بازی مهران احمدی از یک فرصت به دست آمده استفاده می‌کنند و راه ی ترکیه می‌شوند تا در آن‌جا کنسرتی به نمایندگی از ایران اجرا کنند و ...

همه بازیگران کمتر از حد انتظار ظاهر شده اند

در فیلم مطرب که این روزها گیشه داغی را تجربه می کند, محسن کیایی تنها فردی است که همانند کارهای خوب سابقش خوش درخشیده و توانسته حجم زیادی از کمدی موقعیت قصه را خلق کند و در سالن خنده را بر لب تماشاگر بیاورد, وی که برادر کارگردان نیز محسوب می شود در تمامی فیلم های قبلی برادرش نیز حضور داشته و در واقع همین حضورها موجب شده است که محسن کیایی امروز یک چهره شاخص در بین بازیگران سینما باشد.

پرویز پرستویی که در ادامه سیر نزولی خود در قبول پیشنهادات بازیگری پس از ایفای نقش در فیلم لس آنجلس تهران, بازی بسیار بدی را در این فیلم از خود ایفا کرده است و این افسوس را در مخاطب ایجاد می کند که چرا بازیگری با این حجم توانایی باید پذیرش همچنین نقش های سخیفی را قبول کند و گویا سینمای پرستویی را می توان به قبل از دهه 90 و بعد از

وی در دهه 90 هیچ کار شاخصی را انجام نداده است و در تمامی فیلم های بعد از سال 90 کمتر از حد انتظار ظاهر شده است و اصلا هیچ شباهتی به پرستویی فیلم های مارمولک, آژانس شیشه ای, مرد عوضی, به نام پدر و .. . ندارد.

مهران احمدی هم در این فیلم بازی بی هویتی از خود بروز داده است و جز چند تیکه کلامی و شوخی های جنسی کار خاصی را انجام نداده و می توان فیلم مطرب را جز یکی از نقش های خنثی پرونده کاری وی محسوب شود.

الناز شاکردوست هم آنقدر در این فیلم پر فروغ ظاهر نشده است و نمی توان مطرب را اثری ماندگار در پرونده یرونده یاور

شخصیت نازان تا دقایق پایانی فیلم در هوا معلق است و بیننده فقط می داند که او خواننده ای مطرح در ترکیه است, نه علاقه و اعتماد وی به فواد پخته و قابل باور است و نه گذشته او که تا لحظات پایانی فیلم مبهم است, گویا کارگردان میخواهد در حد چند دیالوگ از زبان نازان سرگذشتش را به مخاطب بقبولاند.

عایشه گل جوشکن بازیگر و خواننده ترک و ایفاگر نقش نازان در این فیلم نتوانسته همانند سایر بازی هایش در بسیاری از سریال های تلویزیونی ترکیه ظاهر شود و او نیز همانند سایر بازیگرهای این سریال کمتر از حد انتظار ظاهر شده و تغییرات لهجه ای, جذابیت حضور یک بازیگر و خواننده ترک و حتی صحبت کردن هایش در خلال فیلم به زبان فارسی هم نتوانسته مخاطب راز

ویدئو از اجرای زنده عایشه گل جوشکن بازیگر نقش نازان در فیلم سینمایی «مطرب»

سکانس هایی از فیلم بی معنا و بی سر و ته است و همانطور که حذف آن لطمه ای به قصه وارد نمی کند, حضور آن نیز کمکی به پیشبرد قصه نمی کند, از قبیل سکانس ازدواج زیبا, اصلا حضور آن سکانس های ازدواج و جدایی چه دلیلی جز آب بستن به قصه می تواند داشته باشد.

حضور راوی نیز نتوانسته کمکی به پیشبرد قصه کند, تا هرآنچه که نمی تواند کارگردان در فیلم به تصویر بکشد, از زبان شخصیت اصلی داستان در مقام راوی به گوش مخاطب برساند.

کنایه های اجتماعی فیلم نیز به حدی ناکارآمد هستند که حضورشان در فیلمنامه عجیب به نظر می رسد و در سطح شعارگونه و یا طنز موقعیت کلامی باقی می ماند, از قبیل اینکه در ترکیه نیز فردی مانند آقای علم الهدی وجود دارد که کنسرت ها را لغو کند و ...

علاوه بر استفاده از آهنگ های خواننده ترک (ابراهیم تاتلیس) در سکانسی از فیلم کارگردان دست به گریم شخصی شبیه به ابراهیم تاتلیس خواننده ترک زده است که آن هم فقط برای لحظاتی مخاطب را برای دیدن چهره این خواننده ترک زبان بر سر شوق می آورد.

نام فیلم همانند پوستر فیلم کپی است

هر چند که زمزمه هایی مبنی بر کپی بودن پوستر این فیلم مطرح شده بود, شاید جالب باشد که بدانید حتی نام این فیلم نیز کپی از فیلمی ساخته اسماعیل نوریعلاء در سال 1351 است و در آن فیلم بازیگرانی همچون جمشید مشایخی, نیلوفر, مرتضی احمدی, عزت‌الله مقبلی ، مهری ودادیان و ... به ایفای نقش پرداخته اند.

مصطفی کیایی تهیهکننده کارگردان و فیلم "مطرب" کار خود را در اواخر دهه هشتاد بعد, در سینما آغاز کرد. اولین فیلم او "بعد از ظهر سگی سگی" , یک کمدی هجوآمیز درباره دزدی بود که تا. از فیلم این چنینی برمی‌آمد که یک استعداد نو برای سینمای جریان اصلی درحال رشد و نمو است. کیایی با هوشمندی فیلم بعدی خود را حول سوژه‌ای ساخت که پیش‌تر یکبار دیگر امتحان شده و موفقیت زیاد ب

همچنین بخوانید:
کلوپ همسران - دو تا چینی می خورن به هم می شکنن!

"ضد گلوله» که در حال و هوای جنگ میگذشت براساس موفقیت و جایگاه "لیلی با من است» ساخته شد به مراتب اما از فیلم کمال تبریزی معمولیتر کمجسارتتر بود و و چیز جدیدی اما برای ارائه نداشت عملا جای پای کیایی را در ایران سینمای محکم کرد.
«خط ویژه» با توجه به مسايل روز و معضلات سیاسی ، خصوصا درباره وام‌های میلیاردی و ش ش ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا «خط ویژه» پر از شوخی‌ها و تکه‌های سیاسی و اجتماعی بود که نمونه‌هایش در شبکه‌های مجازی و خصوصا توییورا

این جنس از شوخی و جنجال فیلم بسیار مورد توجه و استقبال قرار گرفت و از همینجا وارد زبان رسمی فیلمسازی کیایی شد و در همه فیلمهای بعدی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داد. یک جوری زبان زرد و ژورنالیستی که خب هم بهروز است و هم برای تماشاگر عام واجد جذابیتهای جدید: شوخیهای ژورنالیستی که خصوصا سیاست را هدف میگرفت اما از این بازی انتقادی با سیاست هدف جدی را دنبال نمیکرد و تنها بهدنبال پسند مخاطب و خنداندنش بود.

یک ویژگی جذاب برای تماشاگر عام و دیگر هیچ

"عصر یخبندان" و "بارکد" هم درست از همین نقطه ویژه آثار کیایی سرچشمه میگرفتند و بزرگترین عامل جذابیتشان همین شوخیهای زرد ژورنالیستی با سیاست و فجایع اجتماعی بود .
در کنار این شوخیها, کار کیایی با بازیگران و اتمسفری که میان آنها جلوی دوربین شکل میبخشد که سرشار از صمیمیت است, نکته بارز دیگر در همه آثار اوست که به لحن شوخی / جدی فیلمها هم کمک شایانی میکند.
بعد از فروش غیرمنتظره و رویایی «بارکد» نوبت به «چهارراه استانبول» رسید. کیایی که همواره بهروز بود و از وقایع سرتیتر روز برای طراحی داستان استفاده میکرد , درست بعد از وقوع فاجعه ساختمان پلاسکو, فیلمی در دل این واقعه و تلاش آتشنشانها ساخت .

فیلمی جدی که نتیجه‌اش شد بدترین فیلم کیایی که نه می‌توانست ماجرای عمومی را در ح ص خ ص ص ص ص ص ص ص ص فیلم مازاد بی‌مزه و حوصله‌سربر آثار قبلی بود. فیلم با کنار گذاشتن لحن شوخی / جدی که کیایی در ساخت آن مهارت داشت و فاز جدی گرفتن شکست مفتضحانهای خورد و این کیایی را به فکر واداشت تا دوباره به مود فیلمهای قبلی خود برگردد و به سراغ ساخت "مطرب" رفت.
"مطرب» میتوانست فیلمی باشد که نام مصطفی کیایی را دوباره به تیتر اول سینمای جریان اصلی برگرداند . با مایه‌های کمدی و با رجعت به دهه شصت و حضور موسیقی در ایده اولیه که فروش گیشه را تضمین می‌کرد. ضمن اینکه بخشی از فیلم در خارج از کشور ، استانبول می‌گذرد و این مسئله هم حکم بیمه‌نامه فروش بالای فیلم را

کت دوختن برای دکمه

این‌ها پیش از آن‌که از دل داستان فیلم درآمده باشند ، از هوشمندی کیایی نشات گرفته‌اند. او خوب میدانسته که باید چه فیلمی بسازد که بتواند شکست "چهارراه استانبول" را جبران کند. اینکه قهرمان فیلم یک آوازخوان باشد, آن هم در دهه شصت با موزیکهای پاپ محبوب , آرایش و طراحی صحنه نوستالژیک, یک تصمیم هوشمندانه است نه یک ایده اولیه برای ساخت فیلم .

موفقیت «نهنگ عنبر» ها با فضایی مشابه کافیست تا کیایی از موفقیت این فیلم آسوده‌خاطر باشد. رفتن به استانبول هم به همین شکل بیش از آنکه به جغرافیای داستان مربوط باشد , به این دلیل است که تماشاگری که جامعه هدف کیایی برای دیده شدن فیلم است , یعنی طبقه متوسط و خرده بورژوای کلانشهرها, استامنبول را بسیار دوست دارد و حداقل سالی یکبار به آنجا سفر میکند و دیدنش در فیلم نه تنها حال نوستالژیک پیدا میکند که کلاس کاری فیلم را بالا میبرد , کلی زن بیحجاب جلوی لنز دوربین میآورد و خیابانها و مغازهها و رستورانهای مدرن "اروپایی و شیک" نشانش میدهد و همه اینها تضمینکننده فروش فیلم هستند .
در واقع کیایی در ابتدا همه این پارامترها را بررسی میکند و معادلهوار به جوابی مشخص برای ساختن فیلمی که محبوب شود و خوب بفروشد میرسد و حالا براساس این پارامترها, تازه میآید به طراحی یک قصه فکر میکند که همه این عناصر را در خود جای دهند.

همان آش و همان کاسه

«مطرب» یک گروه آدم کارنابلد را در موقعیتی غیرقابل پیش‌بینی قرار می‌دهد و کمدیش را از همین حضور در موع اینبار تم سیاسی اجتماعی که کیایی سراغش میرود, مهاجرت به استانبول. (طبقه متوسط با خرده بورژوای امروز چقدر میتواند"استانبول"? !)

مهاجرت به استانبول البته پیشتر در سینمای ایران در فیلمهای دیگری مانند "آدم برفی" داوود میرباقری هم پرداخته شده است و مانند موضوعات فیلمهای قبلی کیایی جدید و تازه نفس نیست. 
فیلم قرار است تاملی درباره مهاجرت باشد که البته نیست و تنها از این معضل جدی و تاسفبرانگیز به مثابه یک ابزار استفاده میکند تا صحنههای کمیک بیشتری خلق شود که همان بار کمیک هم حتی بیشتر نمیشود و ارتقا نمییابد . چراکه فیلم مشکل جدی پلات دارد و داستانش اصلا پیش نمی‌رود و مادام درجا می‌زند. در نتیجه موقعیت‌ها تنها همدیگر را خنثی می‌کنند. 
گریم پرویز پرستویی که در ابتدا قرار بوده شبیه‌ساز ابی(ابراهیم حامدی) باشد ، درنیامده و با آن سیبیل و موی پرکلاغی آنقدر مشمئزکننده و دافعه‌برانگیز است که ‌ ر (حتی در پوستر فیلم هم بهواسطه این گریم بد تاکیدی روی پرستویی نشده .) 
فیلم غیر از آنکه سعی در خلق جذابیت بصری بهواسطه زرق و برقهای شهر استانبول دارد (این ایده نخنما شده کمدیهای این سالها در باب رفتن به خارج از ایران ) از سر ناچاری دست‌به دامن «نهنگ‌عنبر» و «مکس» می‌شود: به‌واسطه تلفیق دهه شصت و موسیق وگ وو وو و واستفاده از کو

فیلم سعی دارد بگوید که اینها حق خواندن و انجام کاری که موردعلاقهشان است , را دارند همانطور که در خلاصه داستان آن آمده : قصه پر پیچ و خم زندگی افرادی را روایت می کند که ساز زندگی شان با زمان مخالف است و در همین راه مشکلاتی را نیز دارند ... اینا اصلاً ما رو قبول ندارن بهمون میگن مطرب. اما فیلم یکجا بدجور به جاده خاکی میزند و بدل به یک حیله زننده میشود; آن هم وقتی است که سعی دارد که آوازهخوان روحوضی دوزاریاش را یک هنرمند یا موزیسین جا بزند. همه حق دارند بخوانند ، بله. حتی یک مطرب کوچه‌بازاری. اما فیلم به ناحق برای پیشبرد اهدافش یک آوازهخوان دوزاری را یک هنرمند جا میزند و نه تنها ساحت "آرتیست و هنرمند" را خدشهدار میکند که تیشه به ریشه خودش هم (فیلم به مثابه اثر هنری / صنعتی) میزند و جایگاه خود را هم شبیه به قهرمانش از سطح یک موزیسن به یک مطرب تنزل می‌بخشد.
بازگشت به گذشته و دهه شصت و هفتاد دیگر از فرط تکراری بودن ، اعصاب خوردکن شده. فیلم نه می‌تواند تماشاگر را بخنداند نه احساساتی کند. "مطرب» فیلمی بیمایه با فیلمنامهای سوپر ضعیف است که شبیه آش شله قلمکار هرچیزی که برای پسند تماشاگر و فروش بیشتر راهگشا بوده را در ظرف خود ریخته ; از شوخیها و تکهکلامهای سیاسی تا جنسی گرفته تا کپی کردن از روی دست فیلمهای پرفروش و شعارهای شبکههای مجازی و جوک‌های توییتری.

Pedro Peregrino - Calle la provincia 5. Burgos. 09128
Todos los derechos reservados 2020
Creado con Webnode
¡Crea tu página web gratis! Esta página web fue creada con Webnode. Crea tu propia web gratis hoy mismo! Comenzar